جدول جو
جدول جو

معنی پر عمر - جستجوی لغت در جدول جو

پر عمر
سالمند که عمر بسیار کرده باشد که زندگانی دراز کند مقابل کم عمر
تصویری از پر عمر
تصویر پر عمر
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پر عمری
تصویر پر عمری
بسیار عمری دراز عمری مقابل کم عمری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ثمر
تصویر پر ثمر
پر بار که بار و میوه بسیار دارد پرمیوه، پرفایده پرنتیجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر عطر
تصویر پر عطر
خوشبوی که عطر بسیار دارد بسیار خوشبوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر شرم
تصویر پر شرم
پر آزرم پر حیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر شرر
تصویر پر شرر
پر شعله پر جرقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر زور
تصویر پر زور
قوی، نیرومند، سخت گرم
فرهنگ لغت هوشیار
بسیار خوارشکم پرست شکم خواره شکمو بنده شکم شکم پرور پر خوار پر خواره اکول بلع بلعه مقابل کم خور
فرهنگ لغت هوشیار
می زده می زده را هم به می چاره و درمان بود آنکه خمار بسیار در سر دارد. یا چشم پر خمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر خطر
تصویر پر خطر
پر بیم و هراس ترسناک خطرناک مهلک، عظیم خطیر بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر خار
تصویر پر خار
که خار بسیار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر جور
تصویر پر جور
ستمکیش پر ستم پر جفا ستمگر ظالم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر ثمری
تصویر پر ثمری
پر باری حالت و چگونگی پر ثمر
فرهنگ لغت هوشیار
پر نصیب پر بهره. پر بهر کردن پر نصیب کردن پر بهره کردن بهره مند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
درختی که بار بسیار دارد پر میوه پر ثمر مقابل کم بار، که شار و غش بسیار دارد (زر و سیم و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر آور
تصویر پر آور
تیزپر تیزرو، پرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر بار
تصویر پر بار
پرثمر، غنی
فرهنگ واژه فارسی سره
آنکه صاحب صنابع و هنر بسیار است صاحب هنر صاحب فضیلت پر فضیلت پر فضل کثیر الفضل، پرفن پر حیله در ادا و اطوار
فرهنگ لغت هوشیار
جوانمرد، دلیر، کوشا، پایمرد بزرگ همت جوانمرد، دلیر شجاع، کوشا ساعی، باعزم قوی پر استقامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نور
تصویر پر نور
درفشان دارای شعاع بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
غذا و جز آن که نمک بسیار دارد مقابل کم نمک بی نمک: غذای پر نمک، ملیح: دختر پر نمکی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نعمت
تصویر پر نعمت
فر بار انبار ده پر از مال پر از کالا بسیار نعمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر نار
تصویر پر نار
پر آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر مهر
تصویر پر مهر
پر محبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر مکر
تصویر پر مکر
پر فریب ترفندگر پر حیله پر فن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر کبر
تصویر پر کبر
پر من پرمنش پر تکبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر فکر
تصویر پر فکر
اندیشه ور پر اندیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر عقل
تصویر پر عقل
خردمند پر خردی خردمندی، بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر عطری
تصویر پر عطری
خوشبویی خوشبویی بسیار عطری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر طمع
تصویر پر طمع
آزنده که طمع بسیار دارد طماع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر صبر
تصویر پر صبر
پر شکیب که صبر بسیار دارد پر شکیب مقابل کم صبر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر شیر
تصویر پر شیر
که شیر بسیار دهد: گوسفند پر شیر
فرهنگ لغت هوشیار
پر حرارت. یاسری پر شور داشتن، کله ای پر حرارت داشتن، یا نطق پرشور. که حرارت و گرمی داشته باشد که تند و آتشین باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر عمه
تصویر پسر عمه
پور اپدر (اپدر عم برهان) پسر خواهر پدر عمه زاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پسر عمو
تصویر پسر عمو
پور اپدر (اپدر عم برهان) پسر عمو پسر برادر پدر
فرهنگ لغت هوشیار